محمد یاسینمحمد یاسین، تا این لحظه: 14 سال و 11 ماه و 23 روز سن داره
یسنا کوچولوی مامانیسنا کوچولوی مامان، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 19 روز سن داره

محمد یاسین و یسنا جون زیباترین هدیه های خداوند

بابایی تولدت مبارک

سلام قربون گل پسرم برم که مجبوری ساعت 8 میگیره میخوابه وکلی غر میزنه.امروز بابایی با دوستاش رفته بود کوه ومنو شما تو خونه کلی بازی کردیم.بهت گفتم فردا تولد باباس و توهم گیر دادی که واسه تو تولدم بگیرم.قرار شد به بابایی چیزی نگیم تا فردا اما همین که صدای در اومد فوری زدی بیرون و با صدای بلند داد زدی بابا یی تولدت مبارک.بابایی کلی خوشحال شدو قربون صدقه ات رفت .کلی هم بابایی بازی کردی و خسته گرفتی خوابیدی                                 همسرم عشقم   اینبار برای تو  می ...
30 دی 1393

فرشته کوچولوی من

سلام عزیز دلم امروز به خاطر اینکه می تونی کلمات زیادی و بخونی بابایی واست جایزه گرفت  ومن به مربیت دادم که بهت بده . وقتی از مدرسه برگشتم اینقدر شوق و ذوق داشتی که نگو .قربونت برم که هر روز کلمه های بیشتری رو میخونی و بازم ازم جایزه می خوای .تو هم که اصلا از جایزه خواستن کم نمیاری امروز از شوق تشویقت تو مدرسه همه ی کارهاتو خودت تنهایی انجام دادی ..فکر کنم داری دوباره نقشه میکشی الان خسته از بازی کردن وگرفتی خوابیدی/اگه تونستم یه روز میام مدرسه تو کلی عکس با دوستای نازت میگیریم تا اینجا دوست های دیگه ات هم ببینن                              &nb...
28 دی 1393

یک جمعه ی سرد زمستانی

سلام عزیزدلم امروز روز عید و روز جشن وشادی بود.وهمینطور سالی که منو بابایی نامزدی کردیم این شب عزیز بود.امروز کلی بازی کردی و تا خواستم بخوابونمت زود خوابیدی.جالب اینجاست امروز صبح حواسم نبود جمعه است و موبایلو تنظیم کردم تا برای رفتن سر کار بیدار شم وای خدا اولین بار بود همچین اتفاقی افتاد بعدش شما بیدار شدی و دیگه نخوابیدی خلاصه منم خیلی خوابم میومد اما اینقدر شیطنت کردی که دیگه نخوابیدنو ترجیح دادم.بعد خوردن صبحانه و نظافت  خونه  بابایی باهات تکالیفتو کار کرد.قربونت برم تا امروز کلی نشانه یاد گرفتی(آ ب ت س ش ر ز ژ خ ی ل ف )و خیلی کلمه ..فدات شم هر موقع می خوام باهات کار کنم شیطونیات گل میکنه و میگی اگه می خوای جواب بدم باید ف...
19 دی 1393